سرماخوردگي نگذاشت زودتر از اين بنويسم كه به علت بيماري من ،مسافرت خانم سهيلي و امتحان داشتن آقاي ملك ثابت ،تمرينمان برگزار نشد از تأخيرم عذرخواهي مي كنم
از قبل مي دانستم كه در جلسه تمرين فقط خانم سهيلي و آقاي سلطاني خواهند بود پس با طرح اصلاح اشكالات آقاي سلطاني سر تمرين رفتم ،به نظرم از اين جنبه جلسه ي خوبي بود به اضافه اينكه امروز هم يك ساعتي آقاي سلطاني آمد و اشكالات ديگر را بررسي كرديم و قرار روزهاي ديگر هفته ي آينده را هم گذاشتيم استاد تاريخ آمدنتان به يزد كي هست؟ در ادامه مقاله كوتاهم كه هفته پيش در روزنامه خاتم يزد چاپ شده بود رو ميارم بيشتر دلم مي خواد نظر شما و دوستان رو بدونم هياهوي اسپانسرها و سكوت هاي مداوم موسيقي:
هنوز جو آشفته و پر از سوءتفاهم هاي پس از كنسرتي پايان نيافته است كه چندين درخواست برگزاري كنسرتي از راه مي رسد!! هنوز شهر در كشاكش پيامدهاي مخالف و موافق كنسرت گروه خواجه اميريست،اجرايي با تمام مؤلفه هاي عامه پسندش"پاپ"(در اينجا استفاده از كلمات تنها بار تخصصي دارند و اصلا سويه منفي اي كه شايد به اشتباه در اجتماع به آنها تحميل شده است ،مورد نظر نيست)كنسرت اين گرو ه در سالني ورزشي به ظرفيت چهار هزار نفر با وجود انتظامات دقيق و تلاشهاي مسئولان سالن، در نهايت نتوانست از طبعات برنامه هايي با خيل عظيم مخاطبان در امان بماند ،چه كه هرگاه چنين جمعيت انبوهي ، بيشتر از قشر جوان،آن هم پس از مدتها گرد هم آيند وجود پاره اي از رفتارها،طبيعي مي نمايد. تجربه ي اين اجرا و تنش هاي اجتماعي پس از آن ،اداره كل فرهنگ ارشاد اسلامي استان يزد را بر آن داشت تا بعد از اين با نظارت چندين برابر و استفاده از انجمن موسيقي به عنوان يك بخش تصميم گيري و بازوي اجرايي،از عواقب ناخوشايند كنسرت ها بكاهد و آنها را به سمت هرچه تخصصي تر شدن،سوق دهد.و اين در حالي بود كه چندين حمايت كننده ي اجراهاي موسيقي از بخش خصوصي به رقابت با يكديگر برخواستند... تا اينجاي ماجرا شايد مشكلي وجود نمي داشت چرا كه تجربه ي فعالتيهاي انساني نشان مي دهد رقابت سالم سبب بهبود كيفيت مي شود ولي هنگامي كه رقابت در جهت رشد كيفيت حركت نكند و تنها براي به رخ كشيدن قدرت باشد ،ديگر خود ماده ي مورد رقابت فراموش مي شود ،آنچه در اينجا نيز رخ داد.خود موسيقي به فراموشي سپرده شد و سه يا چهار اسپانسر برسر آوردن گروه شهرام ناظري به جدال پرداختند و بازتاب بيروني آن ارائه تصوير نادرستي از سياست هاي فرهنگي يزد بود،به علاوه تأكيد بر آوردن يك گروه موسيقي مشخص از سوي تمام اين گروه ها بيشتر حاكي از اين موضوع بود كه آنها نمي خواهند موسيقي علمي به شيوه اي درست اجرا شود بلكه خواهان استفاده از شرايط پر تب و تاب خواست اجراي موسيقي از سوي جامعه هستند و به تصورات يك گروه خارج استاني در مورد وضعيت فرهنگي داخل استان نمي انديشند،البته لازم به ذكر است كه در حوزه ي فرهنگ و هنر توجه به بازده اقتصاي ،نياز طبيعي و امري اجتناب ناپذير است تا چنين فعاليت هايي استمرار يابد و همانگونه كه مي دانيم از اهداف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي وارد كردن و تقويت بخش خصوصي در اين حوزه است و آشكار است كه نگارنده قصد زير سئوال بردن درآمد اقتصادي برنامه هاي فرهنگي را ندارد. مشاهده ي مسابقه اسپانسرها چندين سئوال را به ذهن ناظر بيروني حساس به شرايط موسيقي متبادر مي كند: 1- از پس چندين سال برگزار نشدن كنسرتي بزرگ در استان يزد و استقبال عامه ي مردم از اجراي گروه خواجه اميري كه شايد به علت علاقه مندي همه ي اين جمعيت به اين گونه موسيقي آنها را از سطوح فرهنگي متفاوت اينچنين به سالن(ورزشگاه)كنسرت كشانده است ،نمي بايست اسپانسرها را بر آن دارد تا قدمي در جهت استفاده فرهنگي مثبت از اين انرژي برآمده ي مردمي بردارند؟؟
2-آيا آگاهي از حركت غيرحرفه اي و عامه پسندانه ي جمعيت عظيم در سالن كنسرت و دانستن تمايلشان به حضور در چنين فضايي ،رقيبان بخش خصوصي را بر آن داشت تا موسيقي سنتي كه عاري از مؤلفه هاي هنر عامه پسند مي باشد را با ايجاد چنين مسابقه اي به ميدان هنر پاپ بكشانند؟!
3-آيا در دايره متأسفانه كوچك اساتيد و اهل فن موسيقي سنتي ايراني يك نفر و تنها يك نفر جوابگوي نياز شنيداري مردم استان يزد در اين برهه از زمان است؟ و اگر اسپانسري ميدان مسابقه را رها كند و تلاش براي برگزاري كنسرت گروهي داخل استاني يا گروهي ديگر از خارج استان را از سر گيرد،براي اوضاع فرهنگ موسيقايي استان بهتر نخواهد بود؟
با سلام: چند وقتیه که نتونستم مطلبی بنویسم اما روند وبلاگ را پیگیری می کردم. من برای سفر بعدی CD فینال را پیدا میکنم و میارم. امروز ساز زدن را شروع کردم چون به علت کشیدگی دست راستم یه چند روزی بهش استراحت داده بودم. سعی میکنم زود به زود مطلب بنویسم خدا نگهدار
بالاخره طلسم شكسته شد و توانستم نتهاي قطعات آقاي جمالي را كه سه سال پيش استاد با من كار كرده بودند پيدا كنم در جلسه تمرين چهارشنبه شش شهريور فقط سه نفر بوديم ،من،آقاي ملك ثابت و آقاي سلطاني با اينحال در آوردن يكي از اين قطعات دوصدايي تجربه بسيار جالبي بود اميدوارم اين روند و نگرش در تمرينهاي بعديمان هم ادامه پيدا كند
۱۲ نظر:
سلام
پيشنهادتون رو حتما اجرا مي كنم فقط كدوم انتشارات اين كار رو توليد كرده؟ماهور؟
راستي جناب استاد تونستيد بابت اون قطعات با آقاي جمالي صحبت كنيد؟
نشر ماهریز.
هنوز نه.
سرماخوردگي نگذاشت زودتر از اين بنويسم كه به علت بيماري من ،مسافرت خانم سهيلي و امتحان داشتن آقاي ملك ثابت ،تمرينمان برگزار نشد
از تأخيرم عذرخواهي مي كنم
از قبل مي دانستم كه در جلسه تمرين فقط خانم سهيلي و آقاي سلطاني خواهند بود پس با طرح اصلاح اشكالات آقاي سلطاني سر تمرين رفتم ،به نظرم از اين جنبه جلسه ي خوبي بود به اضافه اينكه امروز هم يك ساعتي آقاي سلطاني آمد و اشكالات ديگر را بررسي كرديم و قرار روزهاي ديگر هفته ي آينده را هم گذاشتيم
استاد تاريخ آمدنتان به يزد كي هست؟
در ادامه مقاله كوتاهم كه هفته پيش در روزنامه خاتم يزد چاپ شده بود رو ميارم بيشتر دلم مي خواد نظر شما و دوستان رو بدونم
هياهوي اسپانسرها و سكوت هاي مداوم موسيقي:
هنوز جو آشفته و پر از سوءتفاهم هاي پس از كنسرتي پايان نيافته است كه چندين درخواست برگزاري كنسرتي از راه مي رسد!!
هنوز شهر در كشاكش پيامدهاي مخالف و موافق كنسرت گروه خواجه اميريست،اجرايي با تمام مؤلفه هاي عامه پسندش"پاپ"(در اينجا استفاده از كلمات تنها بار تخصصي دارند و اصلا سويه منفي اي كه شايد به اشتباه در اجتماع به آنها تحميل شده است ،مورد نظر نيست)كنسرت اين گرو ه در سالني ورزشي به ظرفيت چهار هزار نفر با وجود انتظامات دقيق و تلاشهاي مسئولان سالن، در نهايت نتوانست از طبعات برنامه هايي با خيل عظيم مخاطبان در امان بماند ،چه كه هرگاه چنين جمعيت انبوهي ، بيشتر از قشر جوان،آن هم پس از مدتها گرد هم آيند وجود پاره اي از رفتارها،طبيعي مي نمايد.
تجربه ي اين اجرا و تنش هاي اجتماعي پس از آن ،اداره كل فرهنگ ارشاد اسلامي استان يزد را بر آن داشت تا بعد از اين با نظارت چندين برابر و استفاده از انجمن موسيقي به عنوان يك بخش تصميم گيري و بازوي اجرايي،از عواقب ناخوشايند كنسرت ها بكاهد و آنها را به سمت هرچه تخصصي تر شدن،سوق دهد.و اين در حالي بود كه چندين حمايت كننده ي اجراهاي موسيقي از بخش خصوصي به رقابت با يكديگر برخواستند...
تا اينجاي ماجرا شايد مشكلي وجود نمي داشت چرا كه تجربه ي فعالتيهاي انساني نشان مي دهد رقابت سالم سبب بهبود كيفيت مي شود ولي هنگامي كه رقابت در جهت رشد كيفيت حركت نكند و تنها براي به رخ كشيدن قدرت باشد ،ديگر خود ماده ي مورد رقابت فراموش مي شود ،آنچه در اينجا نيز رخ داد.خود موسيقي به فراموشي سپرده شد و سه يا چهار اسپانسر برسر آوردن گروه شهرام ناظري به جدال پرداختند و بازتاب بيروني آن ارائه تصوير نادرستي از سياست هاي فرهنگي يزد بود،به علاوه تأكيد بر آوردن يك گروه موسيقي مشخص از سوي تمام اين گروه ها بيشتر حاكي از اين موضوع بود كه آنها نمي خواهند موسيقي علمي به شيوه اي درست اجرا شود بلكه خواهان استفاده از شرايط پر تب و تاب خواست اجراي موسيقي از سوي جامعه هستند و به تصورات يك گروه خارج استاني در مورد وضعيت فرهنگي داخل استان نمي انديشند،البته لازم به ذكر است كه در حوزه ي فرهنگ و هنر توجه به بازده اقتصاي ،نياز طبيعي و امري اجتناب ناپذير است تا چنين فعاليت هايي استمرار يابد و همانگونه كه مي دانيم از اهداف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي وارد كردن و تقويت بخش خصوصي در اين حوزه است و آشكار است كه نگارنده قصد زير سئوال بردن درآمد اقتصادي برنامه هاي فرهنگي را ندارد.
مشاهده ي مسابقه اسپانسرها چندين سئوال را به ذهن ناظر بيروني حساس به شرايط موسيقي متبادر مي كند:
1- از پس چندين سال برگزار نشدن كنسرتي بزرگ در استان يزد و استقبال عامه ي مردم از اجراي گروه خواجه اميري كه شايد به علت علاقه مندي همه ي اين جمعيت به اين گونه موسيقي آنها را از سطوح فرهنگي متفاوت اينچنين به سالن(ورزشگاه)كنسرت كشانده است ،نمي بايست اسپانسرها را بر آن دارد تا قدمي در جهت استفاده فرهنگي مثبت از اين انرژي برآمده ي مردمي بردارند؟؟
2-آيا آگاهي از حركت غيرحرفه اي و عامه پسندانه ي جمعيت عظيم در سالن كنسرت و دانستن تمايلشان به حضور در چنين فضايي ،رقيبان بخش خصوصي را بر آن داشت تا موسيقي سنتي كه عاري از مؤلفه هاي هنر عامه پسند مي باشد را با ايجاد چنين مسابقه اي به ميدان هنر پاپ بكشانند؟!
3-آيا در دايره متأسفانه كوچك اساتيد و اهل فن موسيقي سنتي ايراني يك نفر و تنها يك نفر جوابگوي نياز شنيداري مردم استان يزد در اين برهه از زمان است؟ و اگر اسپانسري ميدان مسابقه را رها كند و تلاش براي برگزاري كنسرت گروهي داخل استاني يا گروهي ديگر از خارج استان را از سر گيرد،براي اوضاع فرهنگ موسيقايي استان بهتر نخواهد بود؟
من سعی میکنم هفته آینده بیایم
نوشتهتان از سر روزنامههای تهرانی هم زیاد است چه برسد به روزنامههای شهرستانی اما کو اثر و فهم و خوانندهاش؟
سلام
جناب استاد خواستم ببينم اگر پيش از آمدن به يزد سري به انتشارات ماهور مي زنيد امكانش هست كتاب زير را برايم بياوريد ممنون مي شوم
باقی قضایای تاریخ موسیقی - دیوید دبلیو باربر - ترجمه ی پیام روشن - انتشارات ماهور ۲۷۰۰ تومان
با سلام:
چند وقتیه که نتونستم مطلبی بنویسم اما روند وبلاگ را پیگیری می کردم. من برای سفر بعدی CD فینال را پیدا میکنم و میارم.
امروز ساز زدن را شروع کردم چون به علت کشیدگی دست راستم یه چند روزی بهش استراحت داده بودم.
سعی میکنم زود به زود مطلب بنویسم
خدا نگهدار
گزارشي از تمريني بسيار خوشايند
بالاخره طلسم شكسته شد و توانستم نتهاي قطعات آقاي جمالي را كه سه سال پيش استاد با من كار كرده بودند پيدا كنم
در جلسه تمرين چهارشنبه شش شهريور فقط سه نفر بوديم ،من،آقاي ملك ثابت و آقاي سلطاني با اينحال در آوردن يكي از اين قطعات دوصدايي تجربه بسيار جالبي بود اميدوارم اين روند و نگرش در تمرينهاي بعديمان هم ادامه پيدا كند
بسیار عالی!
استاد برنامه آمدنتان چي شد؟
درگیر ماجرای تنها نگذاشتن نگار هستم که ۸ ماهه باردار است، به محض پیداشدن کسی که پیشش بماند و تنها نماند میآیم.
واي استاد چه خبر زيبايي را به من داديد مي دانيد كه بي خبر داشتن از اين موضوع در اين يك ماه دوبار خواب پسر داشتنتان را ديدم
شاد باشيد
ارسال یک نظر