۱۳۸۷ اردیبهشت ۴, چهارشنبه

آقای شجاعی!
حتماٌ تمرین چیزهایی که به ذهن‌تان می‌رسد مفید خواهد‌بود اما:
۱. همه چیز از شیوهء گرفتن ساز تا دست و مضراب در وضعیت درستی باشد.
۲. این ماجرا وضعیت تمرین را به‌هم نزند و وقت‌هایی برای این گونه تمرین کردن در نظر گرفته شود.
آقای ملک‌‌ ثابت پرسیده‌اند چگونه می‌توانند نت‌خوانی و دشیفرشان را قوی کنند. این توانایی البته ربطی به این‌که چه موسیقی ای کار می‌کنید ندارد.
۱. وزن‌خوانی تمرین کنید و در این راه می‌توانید از کتاب‌هایی که در این زمینه هست کمک بگیرید.
۲. قطعات ساده‌تری را برای دشیفر انتخاب کنید و کم کم  سراغ قطعه‌های سخت‌تر بروید.
۳. روزی حداقل یک کار جدید تمرین کنید.
۴. موقعیت‌های مشابه را الگو سازی کنید و در جاهای مختلف ساز تمرین کنید.
۵. به عنوان تمرین اولیه سعی کنید همیشه چشم‌های‌تان یک میزان جلوتر از اجرا باشد.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۱, یکشنبه

امروز رفته‌بودم ماهور و چند کتاب و سی‌دی توجه‌ام را جلب کرد.
۱. کتاب چهارم تار و سه‌تار که گردآوری و تلخیصی است از ردیف موسی معروفی در ادامه‌ء کتاب اول تا سوم هنرستان تألیف هوشنگ ظریف.
۲. جلوهء یار مجموعهء ۱۲ قطعه از داریوش پیرنیاکان که بدنیست مرورش کنیم ببینیم خبری هست یا نه...
۳. تکنوازی عود سعید نایب‌محمدی به نام نظم و نثر.
همیشه احتمال غلط چاپی هست این هم یکی از آن‌هاست.(عطف به یادداشت نیلوفر صالحی بر پیام پیشین)

۱۳۸۷ فروردین ۳۱, شنبه

خانم صالحی پس از بحث‌های دیروز پرسیده‌اند:
آیا سناریو داشتن یا تصویر‌سازی برای هنری انتزاعی مثل موسیقی آن را از کارکرد اصلی‌اش خارج نمی‌کند؟
۱- اگر نوازنده‌ای بتواند به انتزاع محض در کارش برسد، کار بزرگی کرده‌است.
۲- این تمرین ابتدایی ای است تا هنرجویان به سوی درک موسیقی حرکت کنند، پس از درک این فضاست که نوازندگان به راحتی خواهند‌توانست ازپس کار برآیند و آزادانه  بنوازند.
۳- شما در هنگام اجرا آیا به تصویر ذهنی احتیاجی ندارید؟
نه نگران نباشید این مرحله‌ای است که کم‌و بیش باید طی شود تا امر نوازندگی محقق شود؟

۱۳۸۷ فروردین ۲۶, دوشنبه

خانم سهیلی پرسیده‌اند:
چه راهی برای برقرار کردن ارتباط با قطعه‌ای که نوازنده را جذب نمی‌کند هست؟ ایشان در حالی که با دشتی کتاب متوسطه‌ء علیزاده ارتباط می‌گیرند، ضربی چهارگاه رکن‌الدین مختاری  را خوش نمی‌دارند...
۱- آیا می‌توان هر بحثی را با نسبی بودن پدیده‌ها و مختلف بودن سلیقه‌ها پایان داد؟ و نمی‌توان اثبات کرد که آیا یک قطعه زیباست یا نه؟
۲- نقش تخیل در نوازندگی چیست؟ آیا هنگام نوازندگی برای جمله‌هایی که می‌نوازید تصویر ذهنی می‌سازید؟
۳- آیا نوازنده  مفسر قطعه است یا مخاطبش؟
۴- اصالت اجرا چیست؟ آیا قطعه‌ای را که دوست ندارید در عین آن‌که خوب اجرایش می‌کنید، دوستش ندارید؟
شاید فکر کردن راجع به این پرسش‌ها راهگشا باشد.... 


۱۳۸۷ فروردین ۲۲, پنجشنبه

۲ ماهی از ایجاد این وب‌نوشت می‌گذرد، تنها ۱ سؤال تلفنی، چند واکنش به نوشته‌های من ، و دیگر هیچ ، فکرمی‌کنید تا کی من هرشب پرامید به این خانه سر خواهم زد؟
قطعات سنگین به اندازهء قطعات تند سخت هستند ، چون درک زمان دشوار است، همیشه باساده‌انگاری فکر می‌کنیم تند نواختن یعنی مهارت داشتن، نه این‌گونه نیست موسیقی . موسیقی کلیتی ست که در همهء قالب‌های زمانی جاری ست. بکوشید مرور زمان را در هنگام نواختن عمیقا درک کنید. 

۱۳۸۷ فروردین ۱۶, جمعه

عید همگی مبارک!
 این که در اولین جمعهء سال گرد هم  آمده‌اید مایه‌ی  خوشوقتی است. امیدوارم سه‌تارنوازان هم سریع‌تر جمع‌و جور کنند و به جلسات تشریف بیاورند. من آخر آخرین هفتهء فروردین در جمع‌تان خواهم بود.